English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8044 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
professional misconduct U اشتباه حرفهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
professionals U حرفهای
pro U حرفهای
occupational U حرفهای
lifetimes U حرفهای
lifetime U حرفهای
professional U حرفهای
pro- U حرفهای
trade schools U مدرسه حرفهای
professionalism U ورزش حرفهای
hit man U آدم کش حرفهای
gladiator U بوکسور حرفهای
gladiators U بوکسور حرفهای
hoofer U رقاص حرفهای
technological U حرفهای صنعتی
malpractices U کژکاری حرفهای
jargon U زبان حرفهای
trade school U مدرسه حرفهای
technologically U حرفهای صنعتی
semipro U نیمه حرفهای
vocation U پیشهای حرفهای
vocational education U اموزش حرفهای
hit men U آدم کش حرفهای
big words U حرفهای گنده
vocational school U اموزشگاه حرفهای
bailsman U ضامن حرفهای
malpractice U کژکاری حرفهای
training school U اموزشگاه حرفهای
sweet nothings U حرفهای عاشقانه
prizefighter U بوکسور حرفهای
extra professional U خارج حرفهای
professional code U ضوابط حرفهای
vocations U پیشهای حرفهای
occupation disease U امراض حرفهای
professional status U پایگاه حرفهای
pillow talk U حرفهای خصوصی
A lot of trite ( trivialities ) . U حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
old wives' tales U حرفهای خاله زنکی
jar ram molding machine U دستگاه قالبریزی حرفهای
miliaman U سرباز حرفهای یاپیمانی
jockeys U اسب سوار حرفهای
jockey U اسب سوار حرفهای
old wives' tale U حرفهای خاله زنکی
lays U غیر حرفهای عامی
lay U غیر حرفهای عامی
professional workstation U ایستگاه کار حرفهای
division U اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions U اتحادیه باشگاههای حرفهای
pro shop U فروشگاه باشگاه حرفهای
all pro U تیم ستارههای حرفهای
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
laymen U شخص غیر حرفهای
layman U شخص غیر حرفهای
to i. from somebodies words U از حرفهای کسی استنباط کردن
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
pro am U مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
peizefight U مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
ranker U افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
taxi squad U گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
That is unmitigated nonsense. U این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
touring U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
dilettantism U اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tour U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
toured U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours U مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
first class cricket U مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioners U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioner U وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet U la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
wrong U اشتباه
mistakenness U اشتباه
faulted U اشتباه
fault U اشتباه
fallacies U اشتباه
fallacy U اشتباه
snafu U اشتباه
faults U اشتباه
clanger U اشتباه
faux pas U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
trip U اشتباه
incorrectness U اشتباه
error U اشتباه
errors U اشتباه
mistaking U اشتباه
tripped U اشتباه
trips U اشتباه
barratry U اشتباه
overseen U در اشتباه
errancy U اشتباه
fumble U اشتباه
fumbled U اشتباه
discrepancy U اشتباه
fumbles U اشتباه
mix-ups U اشتباه
mix-up U اشتباه
mix up U اشتباه
wronging U اشتباه
goofing U اشتباه
mistake U اشتباه
goofs U اشتباه
flounder U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
floundered U اشتباه
floundering U اشتباه
flounders U اشتباه
wrongs U اشتباه
mistakes U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
jeofail U اشتباه
goofed U اشتباه
lap sus U اشتباه
goof U اشتباه
deflection error U اشتباه سمت
computational U اشتباه در محاسبه
deflection error U اشتباه انحراف
peccadillo U اشتباه کوچک
mistakable U قابل اشتباه
dead shot U تیر اشتباه
delivery error U اشتباه در تیراندازی
misstep U اشتباه درقضاوت
dispersion error U اشتباه پراکندگی
metachronism U اشتباه تاریخی
lapsus linguac U اشتباه لپی
malentendu U اشتباه فهمیدن
misguidely U از روی اشتباه
flub U اشتباه احمقانه
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
miscue U اشتباه کردن
mils trip U اشتباه میلیمی
misplay U بازی اشتباه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
by accident <adv.> U بطور اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بطور اشتباه
falsely <adv.> U بطور اشتباه
to set U از اشتباه دراوردن
to put wise U از اشتباه دراوردن
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
to make an error U اشتباه کردن
to make a mistake U اشتباه کردن
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
systematic error U اشتباه سیستماتیک
syntax error U اشتباه ترکیبی
probable error U اشتباه احتمالی
deflection error U اشتباه سمتی
peccant U اشتباه کار
parachronism U اشتباه تاریخی
miswrite U اشتباه نوشتن
mistakenness U در اشتباه بودن
mistaken party U اشتباه کننده
mistake of law U اشتباه حکمی
you are mistaken U در اشتباه هستید
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
unmistakable U خالی از اشتباه
typo U اشتباه تایپی
typing error U اشتباه تایپی
to goof up [American E] U اشتباه کردن
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
trip up <idiom> U اشتباه کردن
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
mistake of fact U اشتباه موضوعی
inaccuracies U اشتباه غلط
blundering U اشتباه لپی
blaming U اشتباه گناه
bungler U اشتباه کار
bunglers U اشتباه کار
Recent search history Forum search
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
1i had to see for myself
1the rate of diffusion will be less than if the pure solvent was exposed to the air
0nest building
0.کفشهایت(لنگه ی چپ و راست)را اشتباه/جابه جا پوشیدی
0کفشهایت(لنگه چپ و راست)را اشتباه/جابه جا پوشیدی.
0اشتباه فکر میکنید
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com